مسلما همه ما افراد زيادي را ديده ايم که وقتي ميخواهند براي يک جمعيت صحبت کنند و يا اين که يک سخنراني عمومي داشته باشند، دچار استرس ميشوند و حالت عصبي پيدا ميکنند. آنها از اين که تعداد زيادي از افراد در حال گوش دادن به صحبتهاي آنها هستند ترس و وحشت دارند.
مثلا وقتي ميخواهند سخنراني عمومي را شروع کنند، کف دستشان عرق ميکند. ضربان قلبشان از شدت استرس تند ميزند و مانند يک نوجوان بي تجربه عصبي ميشوند. هنگامي که در نهايت شروع به صحبت ميکنند، صدايشان ميلرزد. بعضيها حتي دهانشان خشک ميشود و نميتوانند برخي از کلمات را به درستي بيان کنند. دليل همه اين حالات، ترس و اضطراب شديد است.
«تحقيقات و مطالعات، بارها و بارها اعلام کرده اند که ترس از سخنراني عمومي، اولين و بزرگترين ترس افراد است!» آيا شما هم فوبياي سخنراني عمومي داريد؟ مطالبي که در ادامه براي شما دوستان عزيز سايت برترينها شرح داده ايم را مرور کرده و سعي کنيد تا بر استرس و ترس خود غلبه کنيد.
چگونه از اين ترس جلوگيري کنيم و آن را به نحو احسن انجام دهيم؟
1. آماده سازي
شما درباره صحبت کردن در جمع نگران هستيد، چون نميدانيد که چطور بايد يک سخنراني عمومي بي نقص داشته باشيد. کاري که در اينجا بايد انجام دهيد اين است که يک قلم و کاغذ برداريد و تمامي ايدههاي خود را درباره آنچه ميخواهيد بگوييد را يادداشت کنيد و در اين زمينه دقت کافي به خرج دهيد. ما به شما رايجترين و سادهترين راه را گفته ايم.
فکر کنيد که ميخواهيد فردي را براي کارهاي خاصي که انجام داده به ديگران معرفي نماييد. در ابتدا با او صحبت کنيد تا متوجه شويد که او کيست و چه کارهايي انجام داده است.
شما همچنين بايد از رويدادهاي مهم، دستاوردها و اعتبارنامههاي مربوط به آن فرد مطلع شويد، تا بتوانيد بهتر معرفي اش کنيد. وقتي اين مرحله را انجام دهيد يعني 50% وظيفه خود را تکميل کرده ايد.
2. به خودتان روحيه بدهيد
بدترين اتفاقي که ممکن است در حين سخنراني عمومي شما بيفتد، چيست؟ شما ممکن است بر روي صحنه خجالت بکشيد. اين بدترين شرايطي است که ممکن است پيش بيايد. اين که شما بخواهيد از صحبت کردن و بيان نظرات خود خجالت بکشيد، بدترين حالتي است که ممکن است برايتان به وجود آيد.
اگر شما در برابر يک جمعيت صحبت ميکنيد، هيچ کس به شما شکايت نميکند. با اين حال، اگر شما اولين نکته را آماده کرده ايد، هرگز از بيان آن خجالت نکشيد. خودتان را اين گونه متقاعد کنيد که شما با استعداد هستيد و به طور کامل خودتان را آماده کرده ايد. در اين شرايط گفتارتان 100% موثر خواهد بود و انجام اين کار بسيار ساده است.
3. مخاطبان خود را بشناسيد
اگر شما مخاطبان خود را نشناسيد چگونه ميتوانيد صحبتهايي متناسب با آنها ارائه دهيد؟ به هر حال بايد سعي کنيد که مخاطبان خود را بشناسيد. به طور خاص، هدف خود را با مخاطبان تطابق دهيد. اهداف آن ها، دغدغه هايشان، خواستهها و تمايلاتشان را شناسايي کنيد. آنها دوست دارند از زبان شما چه چيزي بشنوند؟ منافع آنها چيست؟ در چه رده سني قرار دارند؟
جمعيت شناختي هميشه بخشي جدايي ناپذير از شناسايي مخاطبان است، بنابراين در مورد آن تحقيق کنيد. در حقيقت، از نقطه نظر بازاريابي، کشف اطلاعات بي اهميت نيز مانند نام تجاري قهوهاي که مشتري شما ترجيح ميدهد، ميتواند مزيت رقابتي ايجاد کند. اين اطلاعات، اگر هوشمندانه جمع آوري شود به شما کمک خواهد کرد تا خودتان را از رقبا متمايز کنيد و در نهايت باعث شکست ناپذيري شما ميگردد. اگر اين اصل بازاريابي را در بحث خود اعمال کنيد، مطمئن باشيد که در سخنراني عمومي پيروز خواهيد شد.
4. در موضوع خود متخصص باشيد
بگذاريد فرض کنيم که شما در مورد عشق صحبت ميکنيد. بهترين کاري که بايد بکنيد اين است که تجربيات خود را در رابطه با عشق به ياد آوريد. شما همچنين بايد تعاريف بسياري از عشق که ميتوانيد پيدا کنيد را بررسي کنيد. آنها را مطالعه کنيد سپس نمونههايي را در زندگي خود انتخاب و به تعريف خاص آنها بپردازيد.
شايد اگر شما زمان بيشتري براي آماده سازي سخنراني عمومي خود داشته باشيد، ميتوانيد با افرادي که در اين زمينه تخصص دارند مصاحبه کنيد. به اين ترتيب، شما ميتوانيد اطلاعات ارزشمندي را به گنجينه خود اضافه کنيد. هدف شما بايد اين باشد که در موضوع مورد بحث متخصص شويد. هنگامي که در نهايت به اهداف مورد نظر برسيد، از هر جهت آماده يک سخنراني عمومي بي نظير خواهيد بود.
5. تجسم کردن
يکي از دلايل ترس از سخنراني، مواجه شدن با انتقاد است. اين مسئله مربوط به نظراتي است که مردم درباره شما دارند. من يک راه حل سرگرم کننده براي اين موضوع بيان ميکنم. من اين مورد را هنگامي که يک نوجوان بودم آموختم. فرض کنيد که شما بايد براي گروهي از افرادي که فقط لباس زير بر تن دارند، سخنراني کنيد. صحنه را تجسم کنيد. من مطمئنم قبل از اينکه بخواهيد حرفي بزنيد خنده تان ميگيرد.
هنگامي که اين راه را شروع ميکنيد، متوجه خواهيد شد که بهترين راه براي مقابله با اين چالش اين است که خودتان را جدي نگيريد. هنگامي که در اين شرايط قرار گرفتيد آرام باشيد، 3 نفس عميق بکشيد، لبخند بزنيد و به مخاطبان خود سلام کنيد. اگر پس از سلام کردن هنوز استرس داريد، دو خط اول سخنراني خود را با اعتماد به نفس کامل بيان کنيد. سپس به ادامه بيان متن خود بپردازيد. معمولا هنگامي که شما 10 جمله اول را بيان کنيد، استرستان کم ميشود و به راحتي ميتوانيد به ادامه سخنراني عمومي تان مشغول شويد.
6. محل سخنراني را از قبل بررسي کنيد
شما ميتوانيد قبل از اين که سخنراني عمومي شروع شود، به محل مورد نظر برويد و کمي با آنجا آشنايي پيدا کنيد. بازرسي محل سخنراني بسيار مهم است. اين يک گام بسيار مهم است، زيرا با دانستن اندازه محل، شما متوجه ميشويد که با چه چالشهايي ممکن است رو به رو شويد.
اگر آن جا يک سالن بزرگ است، شما بايد برنامه ريزي کنيد که حرکات دست و حرکات بدن زيادي داشته باشيد. اگر اندازه محل برگزاري کوچک است بايد به حرکات خود دقت کنيد. به عنوان مثال، يک لبخند کوچک ميتواند تاکيد بر نقطهاي داشته باشد. اگر اولين بار محل سخنراني عمومي خود را چک ميکنيد، بايد تمامي نکات را در نظر بگيريد. اين اطلاعات کوچک ميتواند به شما بسيار کمک کند تا استرس خود را کنترل نماييد و سخنراني عمومي بي نظيري داشته باشيد.
7. به حرف سخنرانان خوب، گوش دهيد
وب سايت ها، فيلم ها، سخنرانيها و آموزشهايي وجود دارد که شيوه درست سخنراني عمومي را به شما ياد ميدهند. وقت خود را به تماشا و گوش دادن به آنها اختصاص دهيد. آنها چه نکاتي را بيان ميکنند؟ چگونه مخاطب را به خود علاقه مند ميکنند؟ آنها براي توجه شما چه کاري انجام ميدهند؟ آيا براي جذابتر شدن سخنراني عمومي خود از طنز استفاده ميکنند؟
آيا متوجه شديد که آنها جزئيات سخنراني خود را به گونهاي تنظيم کرده اند که به شما کمک ميکند به راحتي موضوع را درک کنيد؟ براي اين که اين کار را راحتتر انجام دهيد، به سخنرانيهاي افراد بزرگ خوب گوش دهيد.
يکي از سخنراناني که به شدت الهام بخش خود من بوده است، فردي به نام «پيتر جي داني» است. او گذشته و کودکي درخشاني نداشته است. ولي در سالهاي جواني با به چالش کشيدن خود توانسته موفقيتهاي چشمگيري به دست آورد. او خانواده مرفهي نيز نداشت و دو برادرش الکلي بودند. بدتر از همه، بسياري از بستگانش زنداني شده اند. درنتيجه به هر کاري که وارد ميشد شکست ميخورد.
در سن 26 سالگي او خود را به عنوان يک شناگر معرفي کرد و در سال 1959 در جنگ صليبي بللي گراهام شرکت کرد. پس از اين برخورد قابل توجه، او براي راه اندازي کسب و کارهاي موفق به کار خود ادامه داد و يکي از بهترين سخنرانان پلت فرم جهان شناخته شد. پيشنهاد ميکنم، سخنرانيهاي او را با دقت گوش دهيد تا نکات مهمي را از او ياد بگيريد.
درباره این سایت