"هيچ انساني زندگي بي لکه نمي تواند داشته باشد ؛  حتي اگر زندگيش مانند برف روي اورست هم باشد"


 


?? مصطفي ملکيان


 


??يک حقيقت اين است که تو، پاک مطلق نمي تواني زندگي بکني. اين همه ي ما را رنج مي دهد. هيچ کسي نيست که جوياي پاکي مطلق نباشد، اما اين پاکي مطلق در وسع هيچ انساني نيست. هيچ انساني زندگي بي لکه نمي تواند داشته باشد. هر انساني، حتي اگر زندگيش مانند برف روي اورست هم باشد، اگر دقت بکند و با چشم تيز تر به آن بنگرد، مي بيند که لکه هاي ريز سياهي مانند دوده، بر روي آن هست.


 


??ما در عين اين که آرزوي عصمت داريم (بي خطايي)، بدون خطاي اخلاقي نمي توانيم زندگي کنيم. لا محاله حسد پيدا مي کنيم، عُجب پيدا مي کنيم و لا محاله، هر مفسده اخلاقي بروني يا دروني، يعني چه به خوي اخلاقي مربوط شود و چه به رفتار اخلاقي مربوط شود، در زندگي ما هست. لامحاله انسان جوري ساخته شده که فطرتا، جوياي عصمت است. فطرتا آرزو دارد که زندگي اي مانند برف داشته باشد. ولي هيچ کس اين گونه زندگي را ندارد. البته برخي مان، کارنامه سفيد تري از ديگري داريم، اما کسي که کارنامه اش کاملا سفيد باشد وجود ندارد.اين هم يک حقيقت رنج آور است.


 


?? يکي ديگر از حقيقت هاي رنج آور زندگي اين است که در زندگي هر هدفي، ولو همه کوشش هاي رسيدن به آن هدف را انجام داده باشيم، باز هم رسيدن به آن هدف تضمين شده نيست.اين که هدف کار من،  وما بايد با نتيجه اش انطباق داشته باشد، از قوانين جهان هستي نيست. تو هر چقدر از توانت ساخته است، در راه رسيدن به هدفت انجام بده ولي گمان مکن که حتما به هدفت مي رسي. ابدا اين گونه نيست. چون به هدف رسيدن تو معلول دست به دست هم دادن ميلياردها رويداد است که يکي از آن رويدادها فعاليت شخص خود تو است. اين حقيقتي است که البته رنج آور است. اين که آدم هر چه از توانش بر مي آيد، انجام داده باشد، يعني به گفته قدماي ما استمداد وسع کرده باشد اما باز هم به هدفش نرسد، اين حقيقتي است که حقيقت تراژيک زندگي است.


 


??البته وجوه تراژيک زندگي، فقط اين ها نيستند. تعداد اين وجوه تراژيک، به نظر فيلسوفان و فرزانگان و عارفان مختلف، متفاوت است. اين ها شرهاي اجتناب ناپذيرند. هيچ هدفي تضمين ندارد که به آن برسيم،  ما معمولا تا مي آييم به 18 سالگي برسيم، سالي يکي، دو شوک جديد به ما وارد مي شود. در 18 سالگي است که تقريبا از هيچ کدام از وجوه تراژيک زندگي بي خبر نيستيم. اين ها البته همه اش تلخ  است.


 


??وجه ديگر تلخي حقايق در اين است که ما خيلي وقت ها با وجوه تراژيک زندگي سر و کار نداريم، اما من بايد حقيقتي را به اطلاع تو برسانم اين حقيقت، خوشايند نيست. مثلا به تعبير حضرت عيسي، وظيفه من اين است که در پي حقيقت باشيم؛ چرا که تنها حقيقت شما را نجات خواهد داد، من وظيفه ام اين است که به تو بگويم، مادر تو، از اين بيماري جان سالم به در نخواهد برد. فرزند تو، با اين بيماري از دنيا خواهد رفت، اين حقايق، ديگر از وجوه تراژيک زندگي نيست، اين ها، جزو واقعيت ها است؛ نه جزو قوانين .


 


?? اگر من خير خواه باشم، نبايد تو را از واقعيت ها بي خبر بگذارم. بسياري از حقايق هست که کساني که آن ها را از تو کتمان مي کنند، به تو خيانت مي کنند. من که مي خواهم به تو خدمت بکنم، مجبورم تو را با اين حقايق آشنا کنم. وقتي که با اين حقايق هم آشنا مي شوي، مي بيني که چقدر ممکن است زندگي تو را تلخ کند.


 


??علي بن ابي طالب(ع)، در جمله اي فرمودند: 


 


« من حذّرک من بشّرک :کسي که تو را از چيزي بر حذر داشت مانند اين است که به تو مژده اي داده است. 


 


بنابراين، من اول يک خبر ناگوار به تو مي دهم اما درنهايت ، يعني اگر به خوشايندت فکر نکني و به مصلحتت فکر بکني، مي بيني که در نهايت، من به تو خدمت کرده ام و اين خدمت است که مرا در نظر تو ناگوار کرده است.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : زندگي ,نيست ,حقيقت ,تراژيک ,وجوه ,رسيدن ,وجوه تراژيک ,تراژيک زندگي ,داشته باشد ,انجام داده ,اخلاقي مربوط ,وجوه تراژيک زندگي
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گوگل ترافیک دولت، معلمان و خانواده‌ها برای شادتر شدن محیط مدارس چه کاری باید انجام دهند؟ Jim بازرگاني سيستم هاي امنيتي آريا خورشيد Graphic ArT wOrK کوتاه قامتان پسر ویروسی شهدای سیاهکلان فروشگاه اینترنتی ایران میز Golmahd