فرد خودخور نسبت به توانايي ها و داشته هاي خود ديد منفي دارد و بيشتر در پي برجسته کردن کمبود هاي خود است در واقع اين گونه افراد نسبت به محرک هاي محيطي و پيراموني خود دچار حساسيت هاي افراطي بوده و هميشه از افسردگي و اضطراب رنج مي برند
اين افراد همواره در حال رنجش, سرزنش و مجازات خود هستند و تصور مي کنند اطرافيانشان در مورد آن ها قضاوت کرده و آن ها را مورد ارزشيابي قرار مي دهند و تصاوير ذهني و افکار منفي موجود در روان ناخودآگاه افراد خودخور آن ها را کنترل و مديريت مي کنند
هنگامي که فرد دچار خودسرزنشي مي شود با کشمکش هاي رواني و ذهني فراواني درگير است و گاهي برانگيخته و هيجاني شده و برخي اوقات در خود فرو رفته و منزوي مي شود که همه اين موارد باعث کاهش اعتماد به نفس در آن ها شده و تاثير مخربي بر جسم و روان آن ها دارد که بايد با تمرين مستمر الگو هاي فکري منفي را محدود کرد.
افکار
شگل گيري گفت و گوي دروني در انسان
در واقع تغيير نوع نگاه و باور هاي افراد خودخور ممکن است در پروسه درماني آن ها موثر واقع شود، يعني بيش از آنکه به کمبود هاي خود توجه داشته باشند بايد داشته ها و توانمندي هاي خود را براي موفقيت و داشتن زندگي بهتر برجسته کنند.
مرجان محمديان دکتراي روان شناسي عمومي با بيان اينکه نام علمي خودخوري "گفت و گوي دروني" است که از سن 2سالگي آغاز و به صورت واضح مشاهده مي شود؛ گفت: افرادي که در کودکي خود باقي مي مانند؛ افرادي هستند که بلند بلند با خود صحبت مي کنند يعني ممکن است فردي چهل و اندي سال داشته باشد، اما از لحاظ شخصيتي رشد عاطفي نداشته و با خود بلند صحبت مي کند.
آيا شما هم عادت به خودخوري کردن داريد؟
وي افزود: آغاز اين نوع صحبت از 2 سالگي است که تا سه يا چهارسالگي ادامه مي يابد و بعد از آن يک گفت و گوي خود تنبيهي داريم که گفتگوي دروني شکل مي گيرد؛ به عنوان مثال يک کودک پنج ساله که از خواب بر مي خيزد مي خواهد به دنبال بازي برود و پدرش به او مي گويد تا اين ساعت حق نداري مزاحم من شوي و او به رختخواب خود مي رود و با خودش شروع مي کند به گفتن اين که حق نداري مزاحم شوي!
وي با بيان اينکه نقش گفت و گوي دروني يک نوع خودکنترلي است، اظهار کرد: در انسان اين فرآيند شکل مي گيرد که بتواند با قدرت کلمات رفتار هاي خود را کنترل کند و افرادي که گفت و گو هاي دروني يعني خودخوري هاي آن ها خيلي ضعيف؛ ناقص يا بيمارگونه است کساني هستند که کنترل روي رفتار خود ندارند و در اصطلاح به آن ها افراد تنبل گفته مي شود يا خيلي دنبال تفريح هستند.
چگونه دست از خود خوري کردن برداريم؟
براساس مطالعات، خود خوري کردن منجر به ناراحتي هاي عاطفي جدي نيز مي شود که اغلب افراد براي فرار از اين مشکل، به روش هاي ناسالم مثل پرخوري يا مصرف مواد مخدر روي مي آورند. اگر خود خوري مي کنيد، حتما مي دانيد که وقتي ذهنتان خاموش نيست نمي توانيد بخوابيد.
بررسي هاي انجام شده در تاييد اين موضوع نشان داده اند که خود خوري کردن و غصه خوردن منجر به کاهش زمان خواب و کيفيت آن مي شود.
محمديان با اشاره به اينکه گفت و گوي دروني در حد سالم و نرمالش باعث مي شود که رفتار انسان کنترل شود؛ تصريح کرد: زماني که فرد تلويزيون تماشا مي کند گفت و گوي دروني به انسان مي گويد که تلويزيون تماشا کردن کافي است و الان بايد مثلا به سراغ مطالعه بروي در نتيجه فرد تلويزيون را خاموش کرده و به سراغ مطالعه و خواندن کتاب مي رود بنابراين گفت و گوي دروني نرمال رفتار هاي انسان را کنترل مي کند تا افراط و تفريط در آن ها بوجود نيايد.
به گفته اين دکتراي روان شناسي عمومي خودخوري ممکن است ناشي از ضعف اعتماد به نفس، ضعف عزت نفس، حسادت، شناخته نشدن ظرفيت هاي فردي و متبلور نکردن ظرفيت هاي وجودي فرد باشد که يکي ديگر از مشکلات افراد خودخور، منعطف نبودن تفکر و انديشه هاي آنهاست.
وي تاکيد کرد: اگر گفت و گوي دروني حالت بيمارگونه به خود بگيرد به آن "نشخوار ذهني" گفته مي شود يعني فرد کلمات خود را چند بار بيرون آورده و دوباره آن ها را جويده و مي خورد و مدام به آن ها فکر کرده و مشغول حل و فصل آن است که اين تکرار مداوم اذيت کننده است.
وي گفت: راهکار مقابله با خودخوري کردن کمک گرفتن از روان شناس يا روانپزشک است تا باشناسايي افکار منفي و اشتباهات فکري جايگزيني براي آن ها پيدا کرد و ياد گرفت که فکرکردن به مشکل، کمکي به انسان نمي کند بلکه بايد به دنبال راه حل بود.
محمديان بيان کرد: پايان دادن به نشخوار افکار قديمي، پيش داوري و پيش بيني فاجعه براي آينده، به زبان ساده است، اما با تمرين مستمر مي توان الگو هاي فکري منفي را محدود کرد و با قوت بخشيدن به توانايي ها و منعطف کردن افکار زندگي بهتري را خلق کرد.
خودخوري کردن در ن بيش از مردان است
از آنجايي که يکي از ويژگي هاي افراد خودخور دارا بودن حساسيت هاي افراطي است و ن نيز شخصيت حساس تري دارند، به نظر مي رسد خودخوري در ن بيشتر مشاهده مي شود.
اين دکتراي روان شناسي عمومي با بيان اينکه گفت وگوي دروني همان کنترل وجدان است، عنوان کرد: وجدان، انسان را کنترل کرده و او را از کار بد باز مي دارد؛ در واقع وجدان از بايد ها و نبايد هاي فرد تشکيل شده است که درسن هفت يا هشت سالگي شکل مي گيرد و اصولا در تمام جوامع روي دختر ها به خاطر اينکه احساساتي و ظريف هستند بايد ها و نبايد هاي بيشتري حاکم است بنابراين وجدان به شکل قويتري در ن شکل مي گيرد.
افکار
وي با اشاره به اينکه معمولا والدين بايد و نبايد هاي بيشتري روي فرزندان دختر دارند که به خاطر ظرافت فيزيولوژي و آناتومي بدن است؛ اظهار کرد: البته خيلي از عوامل ديگر سبب مي شود تا اين بايد ها و نبايد ها بيشتر شود بنابر اين خود خوري در ن بيشتر از مردان است، زيرا بايد و نبايد هاي دوران کودکي آن ها بيشتر بوده است.
به گفته محمديان گفت و گوي دروني در ن قوي تر عمل مي کند و حتي در مواقعي مي تواند براي ن مفيد بوده و از برخي آسيب ها جلوگيري کند؛ اما اگر جنبه بيمارگونه به خود بگيرد شدت آن نيز از مردان بيشتر خواهد بود، زيرا گفت و گوي دروني در ن شدت بيشتر و قوي تري دارد.
وي گفت: اگر گفت و گوي دروني حالت بيمار گونه به خود بگيرد مي تواند در نهايت شبيه وسواس شود، اما ارتباطي با بيماري وسواس ندارد؛ زيرا در گفت و گوي دروني بيمارگونه فرد يک شناخت بيمارگونه و باور غلط و اشتباه دارد که ارزشمند نيست و نمي تواند کاري انجام دهد.
اين دکتراي روان شناسي عمومي با بيان اينکه در بيمار وسواسي تکرار يک فکر صورت مي گيرد؛ بيان کرد: درواقع يک انتقال دهنده عصبي بيمار داريم که سروتونين نام دارد که ميزان آن کم شده و در نتيجه تکرار در يک فکر يا کار صورت مي گيرد که براي مقابله با اين بيماري لازم است به روان شناس يا روانپزشک مراجعه کرده و درمان هاي لازم را دريافت کرد.
بايد همواره به اين نکته توجه داشته باشيم که فکرکردن زياد درباره هرچيز، نه تنها مزاحم انسان است، بلکه مي تواند تأثير مخربي بر سلامتي جسم و روح بگذارد پس بهتر است درمواجهه با چنين وضعيتي از افراد متخصص کمک گرفت و با کمي تمرين و ممارست از دست اين نوع افکار خلاصي يافت.
درباره این سایت