حقيقتش را که بخواهيد احمق مجرم نيست، بلکه بيمار است؛ يعني معمولاً احمق ها آگاهانه دست به حماقت نمي زنند. خيلي از آن ها حتي فکر مي کنند که خردمند و دانا هستند، نه احمق! احمق ها بيشتر از آنکه موجب تنفر بشوند، مايه ترحمند.


بي شعور ها داستان شان با احمق ها فرق دارد.


 


کسي که ساعت سه صبح بوق ميزند، بي شعور است.


کسي که جلو تمام ن مسير مي ايستد، بي شعور است.


کسي که در خيابان باريک دوبله پارک مي کند، بي شعور است.


کسي که شب تمام مسير را نور بالا مي رود، بي شعور است.


 


اين ها بي شعورند؛ حالا يا از نوع احمق بي شعور يا از نوع پرفسور بي شعور. 


 


احمق بودن درد ندارد، درمان هم ندارد. ربطي هم به شعور ندارد. بي شعوري از جاي ديگري مي آيد. 


از خانه و مدرسه؛ از سرانه مطالعه، از خود شيفتگي، از بي وجداني، از مرکز فرهنگ فاسد،


بي شعوري واگير دارد؛هم درد دارد و هم درمان.


 


مشکل ما احمق ها نيستند؛ مشکل ما، هيچ وقت احمق ها نبودند، مشکل ما، بي شعور ها هستند.


يادتان باشد سواد هيچ وقت شعور نمياره. شعور يعني تشخيص کار خوب از بد؛ شعور يعني تشخيص کار درست از اشتباه.


 


سواد ياد گرفتن فرمول و اطلاعات در علم و يا مبحث خاصي است! اين شعور هست که راه استفاده درست و يا غلط از علم (سواد) رو به ما مي گه! شعور رو به کسي نمي شه آموزش داد؛ يک انسان مي بايست در درون خودش طلب شعور کند تا به آن دست پيدا کند! 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ طرفداران بازی الدر اسکورل TXT_FUN تری Professor تهران آموز زمین برای زندگی دستگاه تصفیه آب آکواجوی در شیراز فروش وراه اندازی اکانت سیسیکم گوشی موبایل و لوازم جانبی موبایل رافیکس تخصصی ترین سامانه آنلاین خدمات IT