برخي از مرموزترين کشفيات باستاني در تاريخ ما کاملا تصادفي پيدا شده اند. اين يافتههاي تصادفي براي سالهاي زياد باستان شناسان را مات و مبهوت ساخته اند و تعداد زيادي از آنها را به همان صورت درهاله اي از راز و رمز رها کرده اند. درحقيقت همين رازي که اين کشفيات را احاطه کرده باعث جذابيتشان شده است. نگاهي مياندازيم به 5 کشف مرموز که ذهن ما را هم به اندازه مکتشفين گيج و مغشوش کرد و آنها در حال تحقيق و بررسي در مورد پيشينه شان هستند.
1. جمجمه انساني شاخ دار
در دهه 80 جمجمه انساني شاخ دار عجيبي در يک تپه گورستاني در Sayre، برادفور کانتي، پنسيلوانيا يافت شد. چيزي که اين يافته باستاني را عجيب ميسازد شاخهاي دو اينچي است که بر بالاي حفرههاي چشمي قرار دارد. اين جمجمه ظاهرا همراه با اسکلتهايي به بلندي 7 فوت کشف شده که حدود 1200 سال قبل از ميلاد دفن شده بودند. اين کشفيات توسط کتابدار محترم محلي، يک مقام عالي رتبه کليساي Presbyterian و دو پرفسور پيدا شد. اين جمجمه به همراه اسکلتها به موزه تحقيقات آمريکايي در فيلادلفيا فرستاده شد، اما آنها را يدند و ديگر هرگز پيدا نشد.
2. سنگهاي دروپا
باستان شناسان سال 1938 در کوههاي Baian-Kara-Ula درمورد مرزهايي که چين و تبت را جدا ميکند تحقيق ميکردند که با يک سري غار روبرو شدند. درون غارها قبرهاي محتوي اسکلتهايي با بلنداي سه فوت قرار داشت که جهايي ناهنجار داشتند. ديوارهاي غارها با نقاشيهايي از خورشيد، ماه، ستارهها، و موجوداتي با سرهاي دراز تزئين شده بود.
يکي از عجيب ترين کشفيات ديگر آنها اين ديسکهاي 12 اينچي است که به سنگهاي دروپا مشهور شدند. 716 عدد ديسک از غارها به دست آمد. پروفسور «تسون اوم نوئي» از آکادميبيجينگ براي تحقيقات تاريخي اش اين اشياء عجيب را مورد مطالعه قرار داد و بعدها فاش کرد که آنها با زبان بيگانه مرموزي پوشانده شده اند.
او متنها را ترجمه کرد و ادعا کرد که يک سفينه فضايي متعلق به بيگانگان 12.000 سال پيش در منطقه Bayan Har Shan سقوط کرده است! اين بيگانگان «دروپا» يا «دزوپا» نام داشتند. مردم دروپا از عهده تعمير وسيله نقليه خود برنيامدند و بنابراين سعي کردند خود را با شرايط زندگي روي زمين تطبيق دهند. دراين ضمن اعضاي يک قبيله بومي به بيگانگان حمله کرده و بيشترشان را کشتند.
احتمال ميرود بيگانگان با مردم بومي ازدواج کرده باشند و همين شناسايي اصل و منشا اسکلتها را مشکل تر ميکرد. درنهايت به دليل اعتراضات وارد شده به پروفسور او مجبور به استعفا شد، اينکه او درست ميگفت يا فردي ديوانه و متوهم بوده همانند اين سنگها و اسکلتها رازي است که هيچگاه فاش نشد.
3. آدمهاي غول پيکر شمال آمريکا
سال 1933 يک اسکلت انساني به بلندي 12 فوت در Lompock Rancho کاليفرنيا توسط سربازاني که براي ذخيره مواد منفجره و مهمات سوراخ بزرگي در زمين حفر ميکردند از زير خاک بيرون آورده شد. اسکلت يک رديف دوتايي دندان داشت با تبرهاي استخواني، صدفهاي تراش خورده و کندههاي سنگهاي سماق با نشانهاي پيچيده احاطه شده بود.
سال 1356 اسکلت انسان غول پيکري ديگري يافت شد که ارتفاع قدش حدود 9 تا 10 اينچ بود. کارگران اين اسکلت را وقتي يک تاکستان را شخم ميزدند در غرب ويرجينيا يافتند. در سال 1895 در تولدو، اوهايو 20 اسکلت غول پيکر با دندانهايي دو رديفه به اندازه دندانهاي اسکلتهاي طبيعي پيدا شدند. سال 1928 نيز يک اسکلت غول پيکر ديگر توسط کشاورزي اهل لوسيانا از زير خاک بيرون آورده شد. اين اسکلت 9 فوت و 11 اينج قد داشت.
ادعاهاي زيادي درباره اين اسکلتهاي بزرگ وجود دارد، عده زيادي ميگويند آنها متعلق به «پاگندههاي مرموز» هستند.
4. نقشه Piri Reis
يک نقشه جهان قديمي توسط درياسالار ترک- عثماني و طراحي به نام Piri Reis گردآوري شد. اما چيزي که آن را مرموز ميکند اين است که به سختي نجات پيدا کرده و جزئيات دقيقي دارد که سواحل غربي اروپا، شمال آفريقا و ساحل برزيل در آن نشان داده شده است. جزاير مختلف اقيانوس اطلس شامل آزورس و جزاير قناري نيز نشان داده شده اند و همين طور جزيره افسانه اي آنتيليا و شايد هم ژاپن.
يکي ديگر از مسائل گيج کننده نقشه در مورد شناخته شدن انتارکنيکاست. در کتابهاي تاريخي آمده که انتارکنيکا حدود 1820 توسط توسط يک هيئت اعزاميMikhail Lazarev و Fabian Gottlieb von Bellingshausen کشف شد. ولي اين نقشه سال 1513 کشيده شده است. نقشه بر روي پوست بز کوهي کشيده شده و سال 1929 در نزديکي توپکاپي در استانبول کشف شده و به موزه سپرده شد.
5- کفن Turin
لباس کتاني به اندازه واقعي که تصوير مسيح در آن ديده ميشود. راز و رمزهاي زيادي در مورد اين کفن يا پوشش وجود دارد که سالهاي زيادي مورد توجه و بحث بين دانشمندان، دين شناسان، تاريخ شناسان و محققان قرار گرفته است. برخي استدلال ميکنند که اين لباسي واقعي است که جسد مسيح را با آن پوشانده اند، درحاليکه ديگران اظهار ميدارند که اين پارچه متعلق به قرون وسطاست. کليساي کاتوليک تاکنون تصميم قطعي اتخاذ نکرده اما پاک بنديکت 12 در موافقت با کاتوليکهاي رومي آن را چهره مقدس مسيح خواند.
در سال 1988 نمونههايي از پارچه در سه دانشگاه مختلف مورد آزمايش قرار گرفت: دانشگاه اکسفورد، دانشگاه آريزونا، موسسه تکنولوژي فدرال سوئيس. تمام آنها به يک نتيجه رسيدند و گفتند اين مصنوع مربوط به قرون وسطاست. از آن موقع اگرچه تحقيقات ادامه داشته اما آنها هنوز بر همين عقيده اند. از سال 1578 اين کفن در ابريشم قرمز پنهان شده و در يک صندوق نقره در کليساي کوچک کفن مقدس در کليساي جامع سنت جان در بوداپست تورين ايتاليا نگهداري شده است تا اين راز در ذهنهاي ما باقي بماند.
درباره این سایت