در مراسمي، سخنران از ويژگي هاي اهل ايمان مي گفت و توجه مي داد به سيره حضرت رسول(ص) به ويژه بر اين نکته تاکيد داشت که پيامبر اکرم از بس گوش مي دادند به حرف مردم و خوب گوش مي دادند، ايشان را به همين صفت “اذن” مي گفتند اما به رفتار خودمان که مي رسيد مي گفت ما همه زبانيم، “زبان”! چند برابر اين که بشنويم و بخوانيم، حرف مي زنيم و باز هم حرف مي زنيم. او از ضرورت نديدن در برخي شرايط مي گفت و به صفت ستار بودن حضرت خداوندگار، اشارت داشت اما ما مي پنداريم هتک ستر ها ارزش افزاي رفتار ماست. بعد اين جلسه و در حال و هواي اين سخنان بودم که به اين پُست رسيدم در يکي از کانال ها که چنين نوشته بود؛
“مراسم عروسي بود، پيرمردي در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد پيشش آمد و گفت: سلام استاد آيا منو ميشناسيد. معلم بازنشسته جواب داد: خير عزيزم فقط ميدانم مهمان دعوتي از طرف داماد هستم. و داماد ضمن معرفي خود گفت: چطور آخه مگه ميشه منو فراموش کرده باشيد ؟ يادتان هست سالها قبل ساعت گران قيمت يکي از بچهها گم شد و شما فرموديد که بايد جيب همه دانشآموزان را بگرديد و گفتيد همه بايد رو به ديوار بايستيم و من که ساعت را يده بودم از ترس و خجالت خيلي ناراحت بودم که شما ساعت را از جيبم بيرون ميآوريد و جلوي ديگر معلمين و دانشآموزان آبرويم را ميبريد، ولي شما ساعت را از جيبم بيرون آورديد ولي تفتيش جيب بقيه دانشآموزان را تا آخر انجام داديد و تا پايان آن سال و سالهاي بعد در اون مدرسه هيچ کس موضوع ي ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد و شما آبروي من را نبرديد. استاد گفت: واقعه را دقيق يادم هست … ولي باز هم شما را نشناختم. چون من موقع تفتيش جيب دانشآموزان چشمهايم را بسته بودم.” خواندم و چند بار ديگر هم خواندم و به اين نتيجه رسيدم که؛ ” تربيت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ بارمي آورد.” اين معلم فرهيخته، راه درست ديدن را هم با اين روش به دانش آموز خويش تعليم داد. “درست ديدن” که در برخي جا ها “نديدن” مي تواند ترجمه شود. آن دانش آموز، با اين “غمض عين” استاد، چشم به حقيقت گشود و به فردي مفيد براي جامعه تبديل شد تا جايي که با افتخار بتواند معلم اش را به جلسه عروسي اش دعوت کند اما اگر آن روز، ساعت را از جيبش در مي آوردند و جار مي زدند، بايد منتظر مي ماندند تا بعد ها نام او را در ماجراهاي گسترده تر جار بزنند. ماجراهايي که سلامت جامعه را هدف قرار مي داد. بياييد نديدن و نشنيدن را هم به مهارتي براي زندگي ارتقا دهيم و بياموزيم از معلم هايي که با روش درست و آموزش صحيح، هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان مي کارند و هم تخم پاکي، انسانيت و جوانمردي را. اين براي امروز و فرداي جامعه بهتر است، خيلي بهتر.
درباره این سایت