اين پژوهش به بررسي فايدهي فرمان الهي به شروع نماز، در سن کودکي ميپردازد. آغاز نماز در اين سن، باعث ميشود کودک، نماز را به خوبي به جا آورد و به انجام نماز به شکل صحيح، عادت کند. انجام صحيح حرکات نماز، باعث پديد آمدن بيشترين تاثيرات مطلوب بر بدن خواهد شد.
با توجه به اين که مغز يکي از مهمترين اعضاي بدن به شمار ميرود، وظيفهي آن به ميزان زيادي به جريان چرخش خون بستگي دارد. جريان چرخهي خون، تغذيه کنندهي مغز ميباشد. چرخهي خون ويژگيهايي دارد که همين ويژگيها نشاط و پويايي مغز را تامين ميکند. يکي از اين ويژگيها وجود چرخهي ذخيرهاي است که در مواقع اضطراري و مورد نياز، به کار ميافتد. همچنين داراي نظامي خودکار براي تنظيم چرخهي خون در مغز ميباشد که ثبات جريان خون به مغز را در شرايط گوناگون تضمين ميکند. بر اساس تحليل انجام شده در اين پژوهشها، مشخص شده که گونههاي مختلف ورزش به چرخهي خون در مغز آسيب ميرساند. به عکس نماز که يکي از وظايف ديني اسلامي است، فوايد بسياري در اين زمينه دارد. ورزش بدني از اين جهت که خون را به شکل مستقيم از مغز سرقت ميکند و براي تغذيهي عضلات ديگر به کار ميگيرد، به چرخهي خون در مغز ضرر ميزند. اين تغذيهي عضلاني به حساب تغذيهي خوني مغز گذاشته ميشود.همچنين در نتيجهي سرعت گرفتن عمليات تنفسي در هنگام انجام ورزش، معدل دياکسيدکربن در خون، پايين ميآيد که پيامد آن، آرامتر شدن جريان خون به سمت مغز است، زيرا نسبت دياکسيدکربن در خون يکي از مهمترين عوامل جريان خون به سمت مغز به شمار ميآيد.
گزارشهاي علمي فراواني وجود دارد که حاکي بيهوشي ورزشکاران هنگام فعاليت ورزشي يا بلافاصله بعد از ورزش است، در حالي که اين بيهوشيها هيچ گونه سابقهي بيماري قلبي را به همراه نداشته. اين گزارشها نيز آسيبرساني ورزش به فرآيند خون رساني مغزي را تاييد ميکند. همچنين گزارشهاي گوناگون ديگري، بيانگر پايين آمدن نيروهاي اعتدالي در بسياري از ورزشکاران ميباشد که سرزنش بيشتري را نسبت به مسالهي ورزش برانگيخته است.
اضافه بر اين سکتههاي قلبي متعدد در هنگام ورزش - در ورزشکاران بيمار و ورزشکاران سالم- تاييدگر نظريهي آثار نامناسب برخي ورزشهاي خشن ميباشد.
از سوي ديگر به نظر ميرسد، حرکات نماز بر جريان خون در مغز، تاثيرات مثبت فراواني داشته باشد. در هنگام سجده با متمايل شدن سر به سمت پايين، جريان خون به سمت مغز افزايش مييابد همچنين خم شدن بدن بر روي خود هنگام سجده، به جهتگيري خون از اطراف بدن به سمت اعضاي دروني و مغز کمک ميکند. اضافه بر اين،هنگام سجده و تمايل سر به سمت پايين، معدل دياکسيدکربن در خون به شکل فيزيولوژيک افزايش مييابد. اين حالت در نتيجهي فشار اعضاي دستگاه گوارشي بر ريه پديد ميآيد. بالا رفتن نسبت دياکسيدکربن در خون باعث اضافه شدن جريان خون به سمت مغز خواهد شد.
همچنين خمشدن مکرر سر به پايين در هنگام رکوع و سجود؛ سپس بالا آمدن سر هنگام ايستادن و نشستن، کمک ميکند از نظام خودکار توازن جريان خون به مغز، مراقبت بيشتري شود. مشهور اين است که اين نظام خودکار اعتدالي، با افزايش سن، فرسوده ميشود. نظام خودکار توازن جريان خون در مغز، در هنگام سجده، عکسالعمل دو گانهاي از خود نشان ميدهد: در ابتداي سجدهي، مانع جريان خون اضافه به مغز ميشود. اين حالت باعث آمادگي مغز براي دريافت جريان بيشتر خون ميشود. جلوگيري ابتدايي از جريان خون به مغز به جريان چرخش احتياطي خون به مغز، اين فرصت را ميدهد تا براي فعاليت و عملکرد خود آماده شود. در مرحلهي بعد، به خون اضافه اجازه داده ميشود به سمت مغز جريان پيدا کند و سرانجام در جايگاههاي ذخيره خون توزيع شود. به اين صورت، از اين کارکرد مهم احتياطي مراقبت ميشود. کارکردي که بنابر مشهور با افزايش سن و پيري، تضعيف ميشود و چه بسا بيتوجهي و عدم به کارگيري هم در اين ضعيف شدن موثر باشد.
اين عکسالعمل دوجانبهي نظام خودکار چرخش خون در مغز، در هنگام سجده، ما را به سمت فهم بهتري از فايدهي انجام فرمان الهي در نماز هدايت ميکند. از نظر فقهي حرکات نماز بايد به گونهاي با آرامش انجام شود که از انجام اين حرکات مطمئن شويم. تنها در اين صورت است که فايدهي مطلوب حرکات نماز نسبت به چرخش خون در مغز به دست ميآيد. با انجام آرام حرکات نماز به هر يک از عکسالعملهاي چرخش خوني فرصت دادهايم تا متناسب با هر يک از حرکات نماز، در مجراي صحيح خود قرار بگيرد.
بر اساس توضيحات بالا، روشن ميشود که نماز در اسلام، تاثيرات روشني بر جريان خون در مغز دارد، از انجام وظيفهي جايگاههاي ذخيرهي خون در مغز و همچنين از نظام خودکار چرخش خون در مغز محافظت مينمايد.
اين تحقيق مدعي فهم علت وجوب حرکات نماز در اسلام نيست. شايد رسيدن به چنين فهمي براي هيچکس عملي نباشد ولي در عين حال تلاش دارد برخي تاثيرات ناشناختهي نماز بر چرخش خون در مغز را ملموس نمايد. بر اساس گفتههاي بالا، ميتوان نتيجه گرفت چند لحظه سجده در بارگاه الهي ميتواند بسياري از آثار مضر فعاليتهاي روزانه و ورزش را بر چرخش خون در مغز، از بين ببرد و از انواع تمرين هاي مختلف ورزشي بي نياز سازد.
علي رغم بيان اين فوايد روشن، اين تاثير، تنها فايدهي جسمي نماز نيست، چه اين که اگر تمام فوايد جسمي نماز را هم در نظر بگيريم، اين فوايد برترين فايدهي نماز نخواهد بود. در حقيقت فوايد معنوي نماز را بايد بزرگترين نوآوري اين واجب الهي دانست.
در پايان لازم به تذکر است که هدف اين پژوهش، تشويق به ترک ورزش نيست؛ بلکه در دورهاي که اشتياق به پزشکي جايگزين و درمانهاي طبيعي در حال رشد است، نگاهها را به توجهي جديتر به سوي اسلام و رسالت بزرگ آسماني آن فراميخواند، اسلامي که تمامي فرمانهايش به مصلحت انسان است.
درباره این سایت