عدد امگا چگالي نسبي جهان است
6 عدد شگفتانگيزي که جهان بر پايه آنها شکل گرفته است!
جهان بر پايهي شش عدد بنا نهاده شده است که اگر هر کدام از اين اعداد حتي به مقدار بسيار ناچيز متفاوت بودند، اکنون هيچ جهان وجود نداشته و بشري هم موجوديت نداشت.
لرد مارتين ريس ستارهشناس سلطنتي انگلستان و استاد دانشگاه کمبريج، در کتاب خود (تنها 6 عدد) آورده است که تنظيم دقيق جهان به گونهاي که حيات در آن امکانپذير باشد، تصادفي نيست.
مسئله اين است که تصادفات بسيار زيادي رخ دادهاند تا جهان در چنين شرايط کنوني قرار گرفته و حيات امکانپذير شده است. مارتين ريس با تحقيقات و مطالعات بسيار تلاش کرده است تا با مقداردهي به برخي از اين مفاهيم، دلايل خود را تحکم بخشد. او ادعا ميکند که جهان تحت حکومت و کنترل شش عدد است. اعدادي که هر کدام از آنها قابل اندازهگيري بوده و مقدار دقيقي دارند. از نظر او اين 6 عدد بايد به گونهاي خاص و دقيق باشند تا شرايط حيات را فراهم کنند. در غير اينصورت، يعني تنها با کمترين کم و کاستي در آنها منجر به جهانهاي عاري از حيات خواهد شد.
عدد N :
عدد N برابر است با 10 به توان 36 که با قدرت نيروي الکتريکي تقسيم بر قدرت گرانش برابر است. اين عدد نشان ميدهد گرانش تا چه حد ضعيف است. اگر عدد N از اين کمتر بود آن گاه ستارگان نميتوانستند متراکم شده و دماهاي زياد براي همجوشي ايجاد کنند. بنابراين ستارگان ديگر نميدرخشيدند و سيارات درون سياهي سردي فرو ميرفتند. اما اگر گرانش حتي ذرهاي قويتر بود، ستارگان بسيار سريع گرم شده و سوخت خود را چنان سريع مي سوزاندند که حيات هرگز فرصت آغاز پيدا نکند.
عدد اپسيلون:
اين عدد برابر با 0007/ است. اپسيلون مقدار نسبي هيدروژني است که در انفجار بزرگ از طريق هم جوشي به هليوم تبديل ميشود. اگر اين عدد به جاي 0007/، عدد 0006/ بود، باعث تضعيف نيروي هستهاي شده و به اين ترتيب پروتونها و نوترونها به يکديگر وابسته نميشدند. دوتريوم که (داراي يک پروتون و يک نوترون) است، نميتوانست شکل بگيرد. بنابراين عناصر سنگين تر هرگز در ستارهها بوجود نميآمدند.
همچنين، اتمهاي بدن ما هرگز شکل نگرفته و کل جهان به هيدروژن تبديل ميشد. جالبه نه؟! حال، اگر اپسيلون برابر 0008/ بود، آنگاه همجوشي چنان سريع صورت مي گرفت که هيچ هيدروژني از انفجار بزرگ باقي نميماند و امروزه ستارهاي وجود نداشت که به سيارات انرژي بدهد.
عدد Q:
اين عدد، دامنهي اختلالات موج در تابش ريز موج پس زمينه است که برابر با 10 به توان 5- است. اگر اين عدد کمي کوچکتر از اين بود، آنگاه جهان به شدت يکنواخت شده و تودهي بيجاني از گاز و غبار که هرگز به شکل کهکشانها و ستارههاي امروزي در نمي آمد. در اين صورت جهان يکنواخت، بيمعني و عاري از حيات ميشد. حال، اگر اين عدد بزرگتر از اين مقدار بود، آنگاه در تاريخ جهان ماده زودتر به شکل ساختارهاي بزرگ ابر کهکشاني متراکم تبديل ميشد.
عدد امگا:
اين عدد چگالي نسبي جهان است. اگر امگا از اين رقمي که هست، کوچکتر بود، جهان بسيار سريع منبسط و سرد ميشد. ولي اگر امگا خيلي بزرگتر از اين رقم بود، جهان قبل از اينکه فرصت حيات پيدا کند از هم فرو مي پاشيد.
عدد لاندا:
لاندا عدد ثابت کيهاني است که سرعت جهان را تعيين ميکند. اگر اين عدد تنها به مقدار کمي بزرگتر بود با نيروي ضد گرانشي که ايجاد مي کرد و جهان از هم مي پاشيد. يعني با سرعت تمام به حالت انجماد بزرگ فرو ميرفت که در نتيجه حيات را غير ممکن ميکرد.
اما اگر اين عدد ثابت کيهاني عددي منفي و کمتر از اين رقم بود، جهان به شدت متراکم شده و قبل از اينکه حيات شکل بگيرد دچار فروپاشي بزرگ ميشد.
عدد D :
اين عدد، تعداد ابعاد فضا است. اگر فضا يک بعدي باشد، احتمالا حيات نميتواند وجود داشته باشد. زيرا در اين صورت محتويات جهان چيز قابل توجهي نخواهد بود. ذرات بدون هيچ برهمکنشي از کنار يکديگر عبور ميکردند. بنابراين ميتوان گفت؛ جهانهايي که در يک بعد وجود دارند، نميتوانند حيات داشته باشند.
فضاهاي دو بعدي نيز با اين مشکل مواجه هستند و شکلهاي مختلف حيات در اين فضا، نهايتا متلاشي يا تجزيه ميشوند. از نظر علم زيست شناسي نيز هوش نميتواند در کمتر از سه بعد وجود داشته باشد. در فضاي چهار بعدي، مشکل ديگري وجود دارد، سيارهها ديگر در مدار خود به دور خورشيد قرار نخواهند گرفت. قانون جذر مع نيوتون با قانون مکعب مع جايگزين خواهد شد و به بيان ديگر، عدد سه در ابعاد فضايي عددي ويژه است. يعني دقيقا در فضاي سه بعدي ميتوان به جستجوي حيات پرداخت.
درباره این سایت